گزارشی از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه/نشست دوازدهم

دکتر قنبری:

در بینش علی -علیه السّلام- زبان باید برای دشمن‌کاهی به کار افتد نه دشمن‌سازی.

 

دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسمان اندیشه در نهج‌البلاغه، به همت انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران با موضوع “اخلاق دشمنی در نهج‌البلاغه” و با سخنرانی دکتر بخشعلی قنبری (دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی) در مورخه ۱۲ بهمن ماه ١۴٠٢ بصورت مجازی برگزار شد.

 

دکتر قنبری در ابتدای این نشست اظهار داشت: امیرمؤمنان -علیه السّلام- در طول ۴ سال و ۹ ماه حکومت خویش با مسائل پیچیده مواجه بود که هریک از آنها برای ساقط شدن حکومت کافی بود. ولی امام تمامی موانع و دشمنی‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشتند.

 

وی افزود: در زمان حکومت امام علی -علیه السّلام-، آن حضرت ابتدا با سه جنگ مواجه شد که می‌توان از آن به سه حوزه دشمنی یاد کرد؛ دشمن اول اصحاب جمل، دوم معاویه و یارانش و سوم خوارج. دو سوم دشمنان خوش‌نام هستند، بلکه ضلع سوم (یعنی خوارج) هم بعنوان مسلمان نفوذ بسیار زیادی در مردم داشتند. بنا براین امام اگر جنگ خارجی داشت کارش خیلی راحت‌تر بود و دیگر نیاز به تبیین اذهان عموم نبود؛ چرا که جنس این نوع جنگ، بر خلاف جنگ‌های دوران پیامبر متفاوت بود. پیامبر اکرم با قتال مواجه بود و امام علی با فتنه. این دو خیلی باهم فرق دارد؛ طبق آیه قرآن “الفِتنَهُ أَشَدُّ مِنَ القَتل”    فتنه از قتل به شدت بدتر است.

 

دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی پیرامون طیف مخالفان امام علی در جنگ جمل بیان داشت: جایگاه عایشه بعنوان ام المؤمنین کم جایگاهی نیست؛ قرآن کریم زنان پیامبر را امهات امت معرفی می‌کند. از طرفی طلحه یکی از صحابی پیامبر است و زبیر نیز در زمان حیات پیامبر به “سیف‌الإسلام” لقب یافته است. در نتیجه کار به جایی می‌رسد که بعضی به امام می‌گویند ما نمی‌دانیم که تو بر حقی یا دشمنانت؟! از این رو نمی‌توانیم به جنگ با دشمنانت وارد شویم، ما می‌خواهیم در مرزها وارد شویم. حضرت فرمودند: «شما بروید من حق را روشن می بینم».

 

وی درباره جنگ دوم امیرالمؤمنین، ضمن بیان جایگاه ویژه معاویه در آن دوران اظهار داشت: نفوذ معاویه از علی -علیه السّلام- بیشتر بود. امام در سال ۳۵ هجری به خلافت و در سال ۴۰ به شهادت می‌رسد. در حالیکه معاویه سال ۲۰ هجری و با فرمان خلیفه دوم حاکم شام می‌شود و ۱۶ سال در شام حکومت می‌کند. این سابقه حکمرانی موجب نفوذ بیش از حد او در مسلمانان شام گردید، تا جایی که وی نماز جمعه را روز چهارشنبه می‌خواند و کسی اعتراض نمی‌کرد. اقبال سربازان دو جبهه به حاکمانشان در حدی است که امام در این شرایط می‌گویند: حاضرم  ۱۰ نفر از یاران خودم را با یک نفر از یاران معاویه عوض کنم.

 

قنبری تدیّن ظاهری را از خصوصیات بارز خوارج بعنوان سومین گروهی که مقابل امیرالمؤمنین ایستادند دانست و افزود: از جمله ویژگی‌های آنها این بود که، سجده‌گاهشان پینه بسته بود، قاریان برجسته‌ای بودند، نماز شب را واجب می دانستند، همه گناهان برای آنها کبیره بود و معتقد بودند عمل عین ایمان است و وقتی کسی گناه کبیره انجام می‌دهد از ایمان خارج می‌شود. مقابله با این سه گروه دشمن که هر یک خود را منادیان اسلام می‌خوانند جز فتنه نیست.

 

استاد حوزه و دانشگاه معرفت، روان، اراده، گفتار و کردار را ۵ ساحت اخلاق دشمنی از سوی امیرمؤمنان در مقابل رفتارهای دشمنان دانست و گفت: یک انسان مؤمن با اندک گرایش عرفانی در ساحت معرفت -یعنی آنچه ما راجع به آن می اندیشیم-، نسبت به دیگران هیچگونه دشمنی‌ای فرض نمی‌کند. از منظر امام، دشمنی انسانها نسبت به هم از جهل آنها سرچشمه می گیرد. «الناس اعدأ ما جهلوا» مردم دشمن چیزی هستند که آن را نمی‌دانند. بنابراین ما هیچ دشمنی نداریم. دشمن انسان فقط جهل است. امام در جایی بیان می‌کنند اگر ما دشمنی داشته باشیم این دشمن در درجه اول در نهاد ما هست، در حدیثی از پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- داریم:  «أعدى عَدوِّکَ نَفسُکَ الَّتی بَینَ جَنبَیکَ». دشمن‌ترین دشمنانت نفس اماره یا کاذب است که میان پهلویت قرار گرفته. با چنین نگاهی می‌توان گفت: از دیدگاه امیرمؤمنان، در ساحت معرفت چهار دشمن وجود دارد: جهل، نفس اماره یا کاذب، شیطان، دنیای ناپسند و دل بستگی آور -که همه در درون ما هستند و ما عملا دشمن خارجی نداریم-.

 

پژوهشگر دانشگاه در ادامه پیرامون اخلاق دشمنی در ساحت روان بعنوان دومین نوع مواجهه امام با دشمنان بیان کرد: مراد از روان احساس، عاطفه، و هیجان است. چگونگی تعامل با دشمنانی که ما را دشمن خود فرض می‌کنند و با ما تعامل دشمنانه دارند در ساحت روان مورد بررسی قرار می‌گیرد. از نگاه امام، اولین وظیفه، بخشش دشمن است. حضرت در جایی می‌فرماید: «آن موقع که بر دشمن دست یافتی او را ببخش خشمت را فرو نشان و هنگام غضب بردبار باش». امام در فتح بصره، در اخلاقی پیامبرگونه -در جریان فتح مکه- عفو عمومی صادر کرد و فرمود: «تمام شما را می‌بخشم، مجروحانتان را مداوا می‌کنم و تمام اسرا را آزاد می‌کنم».

 

استاد دانشگاه پیرامون سومین ساحت یعنی «اراده» گفت: ساحت اراده دو بخش دارد: «خواستن‌ها» و «نخواستن‌ها». امام همواره برای دشمنانش هدایت می‌خواست. در جنگ صفین فرمود: «به من می‌گویند تو از جنگ  می‌ترسی و به همین دلیل دست از جنگ برداشتی! رأی من ادامه جنگ است، اما به خدا سوگند اگر یک روز جنگ را به عقب نینداختم مگر به این امید که یک نفر به ما ملحق و هدایت شود. یرای هدایت می‌جنگم نه برای کشتن» (نهج البلاغه، خطبه ۵۵).  در مقابل، امام هیچ‌گاه اراده دشمنی افراطی نداشت. هر چند در برابر ظلم می‌ایستاد اما از دشمن متنفر نبود. در جای دیگر می فرمایند: «هلک فی رجلان محب غال و مبغض قال» دو دسته هلاک شدند دوست افراط کننده و دشمن دشنام دهنده، دوست و دشمن افراطی (نهج البلاغه، حکمت ۱۱۷).

 

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی درباره چهارمین ساحت اخلاق دشمنی بیان داشت: ساحت گفتار به معنای چیستی شناسی اخلاقی در زبان با دشمن است. در بینش علی -علیه السّلام- زبان باید برای دشمن‌کاهی به کار افتد نه دشمن‌سازی. هماهنگی با اخلاق مردم در موارد مشروع ایمنی و مصونیت از کینه و دشمنی بوجود می آورد و مانع ایجاد دشمنی می‌شود. در ساحت گفتار باید با زبان و کردار از دشمنت گذر کرد. امیرمؤمنان می‌فرماید: «وقتى بر دشمن غلبه کردى، گذشت از او را شکرانه پیروزى بر وى قرار ده‏» (نهج‌البلاغه، حکمت ۱۱). همچنین در نامه ۱۴ نهج البلاغه می فرماید: «با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آنها شروع کنند، زیرا بحمد اللّه حجّت با شماست، و آغازگر جنگ نبودنتان، تا آن که دشمن به جنگ روى آورد، حجّت دیگر بر حقّانیت شما خواهد بود. اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده نکشید، و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید، و مجروحان را به قتل نرسانید. زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هر چند آبروى شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند، که آنان در نیروى بدنى و روانى و اندیشه کم توانند، در روزگارى که زنان مشرک بودند مأمور بودیم دست از آزارشان برداریم، و در جاهلیّت اگر مردى با سنگ یا چوب دستى، به زنى حمله مى‏کرد، او و فرزندانش را سرزنش مى‏‌کردند». در جای دیگر آمده: «عورتی را کشف نکنید. کشته‌ای را مُثله نکنید، وقتی بر آنان قدرت یافتید بخشش را نشانه سپاسگزاری بدانید». البته امام در این میان چند استثناء قائل است مثلا با پیمان‌شکنان کنار نمی‌آید.

 

دکتر قنبری پنجمین و آخرین ساحت اخلاق دشمنی را «کردار» دانست و گفت: باید در برابر دشنام دشمن دعا کرد. آموزه علوی به ما چنین می‌گوید که اگر در برابر دشنام دشمن خواستید مقابله کنید فقط به عدالت رفتار کنید؛ یعنی در برابر یک فحش فقط یک فحش دهید.

 

وی در پایان نتیجه کلی از بحث چنین بیان نمود: امام اخلاق دشمنی را در ۵ ساحت مورد توجه قرار داده، در ساحت ذهن به کسی به دید دشمنی ننگریم، در ساحت روان‌  دشمنان خود را هم دوست بداریم، در ساحت اراده برای دشمنان جز فلاح و هدایت چیزی نخواهیم و در ساحت گفتار  در مقابل دشنام دشمن جز سکوت و دعا کار دیگری نکنیم و در ساحت کردار تا می‌توانیم گذشت را پیشه خود سازیم.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *